تا عشق ، تا ترانه و لبخند مي روم
عيد آمد و از حوالي اسفند مي روم
آغوش مي گشايم و آغاز مي شوم
مثل دريچه رو به سحر باز مي شوم
عيد است ومن شبيه نگاه تو روشنم
سرشارم از بهار و پر از سرو و سوسنم
گل مي شوند ماسه و شن زير پاي ما
كف مي زنند برگ درختان براي ما
اينجام اول فاخته ي من پيشاپيش سال نو مبارک