فقط برای خنده و ارزوی اغاز سالی خوب توام با سلامتی و شادابی
برای همه هومطنان عزیز و مهربون و گرامیم
حتما ماجرای راننده ایرانی در کانادا را شنیدهاید که دنده عقب میرفته که به ماشین یک کانادایی میزند و پلیس که میآید، از راننده ایرانی عذرخواهی میکند و میگوید " لابد راننده کانادایی مست است که مدعی شده شما دنده عقب میرفتید!"
حالا اتفاق جالبتری در اتوبان اصفهان رخ داده: همشهری اصفهانی ما توی اتوبان با سرعت180کیلومتر در ساعت می رفته که پلیس با دوربینش شکارش می کند و ماشینش را متوقف می کند. پلیس میآید کنار ماشین و میگوید:
"گواهینامه و کارت ماشین!" اصفهانی با لهجه غلیظی میگوید:" من گواهینامه ندارم. این ماشینم مالی من نیست.. کارتا ایناشم پیشی من نیست.
من صاحَب ماشینا کشتم آ جنازشا انداختم تو صندق عقب. چاقوش هم صندلی عقب گذاشتم! حالاوَم داشتم میرفتم از مرز فرار کونم، شوما منا گرفتین."
مامور پلیس که حسابی گیج شده بوده بیسیم میزند به فرماندهاش و عین قضیه را تعریف میکند و درخواست کمک فوری میکند.
فرمانده اش هم میگوید که او کاری نکند تا خودش را برساند! فرمانده در اسرع وقت خودش را به محل میرساند و به راننده اصفهانی میگوید:
آقا گواهینامه؟ اصفهانی گواهینامه اش را از توی جیبش در میآورد و میدهد به فرمانده. فرمانده میگوید: کارت ماشین؟ اصفهانی کارت ماشین را که به نام خودش بوده از جیبش در میآورد و میدهد به فرمانده.
فرمانده که روی صندلی عقب چاقویی نیافته، عصبانی دستور میدهد راننده در صندوق عقب را باز کند. اصفهانی در را باز میکند و فرمانده میبیند که صندوق هم خالی است.
فرمانده که حسابی گیج شده بوده، به راننده اصفهانی میگوید:" پس این مأمور ما چی میگه؟!"
اصفهانی میگوید: "چی میدونم والا جناب سرهنگ! حتماً الانم میخواد بگد من داشتم 180تا سرعت میرفتم؟"
.......................................
نوشته شده در شنبه 89/1/14ساعت
5:19 عصر توسط فاخته نظرات ( ) |
فاخته عبور از منیت و من من کردن شایسته مردان و زنان الهیست ...
به همدیگر محبت کنید چون توشه کوله بار آخرین سفرمان به دیار باقی محبتست که برف های برزخی را آب خواهد کرد ....